سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در خبر ضرار پسر ضمره ضبابى است که چون بر معاویه در آمد و معاویه وى را از امیر المؤمنین ( ع ) پرسید ، گفت : گواهم که او را در حالى دیدم که شب پرده‏هاى خود را افکنده بود ، و او در محراب خویش بر پا ایستاده ، محاسن را به دست گرفته چون مار گزیده به خود مى‏پیچید و چون اندوهگینى مى‏گریست ، و مى‏گفت : ] اى دنیا اى دنیا از من دور شو با خودنمایى فرا راه من آمده‏اى ؟ یا شیفته‏ام شده‏اى ؟ مباد که تو در دل من جاى گیرى . هرگز جز مرا بفریب مرا به تو چه نیازى است ؟ من تو را سه بار طلاق گفته‏ام و بازگشتى در آن نیست . زندگانى‏ات کوتاه است و جاهت ناچیز ، و آرزوى تو داشتن خرد نیز آه از توشه اندک و درازى راه و دورى منزل و سختى در آمدنگاه . [نهج البلاغه]

خانه | ارتباط | مدیریت |بازدید امروز:117

علی ایرانی :: 84/4/9:: 4:53 عصر

از کودکی به من آموختن دوست بدار حالا که دوست می دارم می گویند فراموش کن...

I feel I know you

I don"t know how

I don"t know why

-------------------

من احساس میکنم شما رو میشناسم

نمیدونم چطور؟

نمیدونم چرا؟

---------------------- 


موضوعات یادداشت

::موضوعات وبلاگ::

::تعداد کل بازدیدها::

82179


::جستجوی وبلاگ::
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!


::لوگوی من::

::لوگوی دوستان::
::لینک دوستان::
::اشتراک::
 
::وضعیت من در یاهو::
::آرشیو::